پس اگر واقعاً ادعای معاون اول رئیس جمهور صحیح باشد، این نامگذاری، تنها ریشه در کمک های خارجی دولت نهم دارد که بهای آن، محروم ساختن صدها هزار، بلکه میلیونها جوان سیستان و بلوچستانی، کرد، لر، ترک و... از تامین نیازهای پنجاه هزار تومانی آنهاست. آیا این مسئله، ضربه بیشتری به وجهه نظام میزند یا کمدقتی در انتشار توصیه کروبی!؟ به فرض که بپذیریم وجهه نظام با یک توصیه آسیب میبیند، اما آیا بی اعتنای
ی به هشدار مکرر نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی در خصوص افزایش روز افزون اهانت ها به ایرانیان در کشورهای عربی و غیرعربی، هیچگونه خدشه ای به چهره کشور وارد نمی کند؟ کسانی که خون آنها از تیتر اول روزنامه اعتماد ملی به جوش آمد لابد به یاد دارند که صبح روز پانزدهم فروردین ماه 86، روزنامه کیهان اولتیماتوم توخالی نخست وزیر بازیخورده انگلیس را منتشر کرد که » اگر ایران ظرف 48 ساعت ملوان های انگلیسی را آزاد نکند چنین و چنان خواهیم کرد« و بعدازظهر همان روز، ملوانان انگلیسی با عزت و احترام ویژه، توسط عالی ترین مقام اجرایی کشور بدرقه شدند . تردیدی وجود ندارد که آزادی ملوانان انگلیسی، بهترین تصمیمی بود که ایران میتوانست بگیرد. زیرا دستگیری آنها تسلط ایران بر آبهای سرزمینی خود را اثبات کرده بود و تداوم نگهداری ملوانان متجاوز ضرورتی نداشت. اما آیا آزادی آنها در فاصله کمتر از 24 ساعت از اولتیماتوم 48 ساعته نخست وزیر انگلیس، به وجهه کشور صدمه نزد؟
کسانی که مدعی هستند توصیه کروبی، چهرهای مخدوش از کشور ترسیم کرده است آیا تاکنون به این موضوع اندیشیدهاند که برخی همفکران خودشان با اظهارنظرهای اخیر خویش، چه چهرهای از جامعه ایرانی ترسیم کردهاند؟ اینکه گفته شود »مخالفت بعضی کاندیداها با گشتهای ارشاد، با هدف کسب رای زنان خیابانی
یا اراذل و اوباش انجام میشود« چه مفهومی دارد؟ آیا این سخن، به این معنا نیست که با گذشت سی سال از بزرگترین و نافذترین انقلاب قرن، تعداد منحرفان در اجتماع آنقدر زیاد شده است که رای آنها بر سرنوشت انتخابات اثر دارد؟ انصاف دهید این گونه سخنان عقدهگشایانه، چهره نظام را مخدوش میکند یا آنکه یک نیروی انقلابی، برای جلوگیری از سوژهسازی علیه نظام، برای توصیهای در داخل نظام، پیشقدم شود؟
آیا اینکه یک سیاستمدار سالخورده، نسبت به بعضی نوجوانان خطاکار- و در واقع قربانی شرایط اجتماع - احساس دلسوزی کند بهتر است یا آنکه عدهای از سیاستمداران مدعی اقتدار و غیرت، به جای مجازات پاکستان (به خاطر عدم تحویل عوامل شهادت مظلومانه حدود بیست سرباز غیور نیروی انتظامی) به آن کشور کمک سیصد میلیارد تومانی اهدا کنند؟
راستی مردم باید »غیرت به جوش آمده« در برابر تیتر نخست یک روزنامه - که دست اندرکاران آن جریده نیز در صدد جبران آن برآمدند - را باور کنند یا سکوت این مدعیان در برابر نمونههایی که این یادداشتبه آنها اشاره کرد؟
دوستان آن طرفی بهتر است خود را با« شلوغ کاری»های مصنوعی به زحمت نیندازند. زیرا امروز حتی غیرسیاسیترین افراد، ریشه این عصبانیتها را تشخیص میدهند و میدانند فریادهای امروز، در واقع بیرون ریختن بغض فرو خورده چند ماه اخیر به خاطر ناتوانی در پاسخگوی
ی به انتقادات دقیق اصلاحطلبان از عملکرد دولت نهم است. البته دوستان اصلاح طلب هم باید مراقب باشند که برخی اظهارنظرها و انعکاس این اظهار نظرها، یادآور رفتار عدهای از اعضا و حامیان دولت نهم نباشد که به خاطر بزرگ کردن غیرطبیعی برخی »تازه سیاستمداران« همه چیز و همه کس را زیر سوال میبرند و به گونهای سخن میگویند که گویی قبل از دولت نهم، فساد و تباهی برهمه عرصههای کشور حاکم بوده است!